http://www.bbc.co.uk/worldservice/assets/images/2010/01/16/100116171937_reyshahri226.jpg

 

برادر عزیز محمد ری‌شهری سلام علیکم،

دلیل اینکه امروز به شما این نامه ی کوتاه را مینویسم شرایط خطیر و نگران کننده ای برای کشور و سرزمین ما در حال وقوع است که هرکدام توان نابودی کشور، و یا دستکم فلج کردن سیستماتیک آنرا در دراز مدت داراست. 

اول باید گفت که خاطره ی نیکوی شما جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، به همراه عزیزانی چون عباس سلیمی نمین، حجت الاسلام حسینیان و... در صداقت و راستگوئی به عنوان شاید معدود گروه پایبند به اخلاق اصیل حوزوی و اسلامی آنهم در میان جناح راست، چون گوهری بر تاریخ معاصر ایران خواهد درخشید.

همانطور که میدانید کشور در دست یک شاخه از "غیر علمی ترین سطوح جناح راست" قرار گرفته است؛ این تیم سیاسی پس از کنار گذاشتن و به استهزا گرفتن دیدگاه های علمی، سیاسی و اجتماعی صاحبان نظر، اکنون با رسیدن به "بن بستی درخور تأمل"، ناگهان تازه به یاد حقوق مردم و هیئت رسیدگی به قانون اساسی افتاده اند...

جناح پیروز از اینسو با ادامه ی فشار بر رهبر عزیز انقلاب، سعی در حذف آخرین نیروهای مستقل دارد؛ چنانکه رهبری محترم با دخالت شخصی مانع از "رد صلاحیت قطعی علی مطهری" میگردند. در جای دیگر و بنا بر اساس سخنان "آقای صفار هرندی"، جمعی که ایشان با ضمیر مبهم "آنها" استفاده میکنند و گویا هسته ی مرکزی برخوردهای امنیتی با دوم خردادی ها هستند نزد مقام ولایت میروند و در ادامه ی پروژه ی "فشار بر رهبری"، خواستار ممنوعیت و بستن تمام دفاتر اصلاح طلبان میگردند! مقام بزرگوار رهبری در پاسخ با شدت عمل هشدار میدهند":خیر، این کار نباید صورت بگیرد..."

برای مثال نگاهی به گروه های حاضر در صحنه ی سیاسی ایران میپردازم؛ جمعیت ایثارگران انقلاب با داشتن دیدگاهی ریاکارانه در برابر دولت فعلی، ضمن همکاری صمیمانه با دولت نهم و دهم، هیچگونه مسئولیتی در برابر نتایج کارهای سیاسی خود قبول نمیکند.


جبهه ی پایداری که با ایجاد بلوا و درگیری های سیاسی مداوم، در واپسروی اجتماعی جامعه نقش تعیین کننده دارد، امروز با فرار به جلوی زیرکانه ای مدعی میشود:"من درباره ی فراماسونری جدید در حلقه ی انحرافی دولت حتی کتابی نوشته ام"! "آقای روانبخش"


جمعیت رهپویان انقلاب که مجموعه ای متناقض از آقای دهقان و مظفر از یکسو و زاکانی و طائب از سوی دیگر را در برمیگیردئ تنها هدفش در سیاست، نه نجات ایران، که نجات "حزب برادر بزرگتر" و یا همان ایثارگران انقلاب است.


جمعیت مؤتلفه اسلامی در این بین با دیدگاه های متناقض و یکی به نعل و یکی به میخ کوفتن، خود نقش عظیمی سر سرکوب تمامی نیروهای منتقد بازی کرده است، حتی احترام آقای عسگراولادی را نگه نداشته، وی را بدلیل سه خط اظهار نظر، تهدید به اخراج همیشگی از حزب شان نمود.


انصار حزب الله که قرار بود راه سالم زندگی و مبارزه با فساد را سر لوحه ی کار خویش قرار دهد، با تصفیه ی آقایان مظفری، امیر ابراهیمی، ده نمکی، الله کرم، پروازی و...حملاتش را امروز به سلیمی نمین، توکلی و نادران متمرکز کرده است تا دولت و راست افراطی بتواند آخرین ضربات را بر کشور وارد سازد.

تمام دغدغه ی این حقیر، فشار روز افزون بر مردم، رهبری و نظام و تحمیل یک دولت رادیکال نما، بی بنیه و بشدت انحصارطلب دیگر  است. 

شما با داشتن سابقه ی مدیریتی در برابر عناصر تندروی جناح راست و چپ، توان برخورداری از "پشتیبانی حوزه" را دارا هستید. ما به یک دولت امروزین و دارای پاسخ برای مشکلات روز نیاز داریم. 

امروز شرکت شما و یا کسی که مانند شما به مسائل داخلی احاطه داشته باشد و اشکالات را با تیزبینی ببیند و راه انحصارگرایی "عناصر شبه امنیتی" را سد کرده و جلوی ادامه ی پروژه ی سیاه فشار بر رهبری را بگیرد، نه تنها لازم که واجب است. 

ترس از اینست که این گروه در پس بگیر و ببند و فشار ضمنی ، بدنبال تغییر "فرم و محتوای نظام "برآیند.

 از شما خواهش میکنم با ورود به عرصه ی انتخابات، در برابر موج فزاینده ی ریاکاری، تهمت، واپسروی اقتصادی، بی برنامگی اجتماعی و دلزدگی سیاسی جوانان جامعه راهکاری نو و قدرتمند و ساختاری ارائه نمایید.

با سپاس و تشکر